هم چنان که دو با دو میشود چهار
زندگی بایستهی زندگی است،
هرچند نان،
این همه گران وُ
آزادی،
این همه کوچک باشد.
تا آن زمان که چشمان تو
روشن،
پوستات
سفید وُ
موهای تو
خرمایی است.
آن زمان که اقیانوس
آبی است وُ
مرداب
آرام.
و آن وقت که
شادمانی
از پشت ترس
مرا میخواند،
و شب
روشنی روز را
تا دامن سوسنها
به دوش می کشد.
ـ میدانم که دو با دو می شود چهار
میدانم که زندگی بایستهی زندگی است
هرچند
نان این همه گران وُ
آزادی
این همه کوچک باشد.
"فریرا گولار"
پ.ن:
بشنوید:
8351517626/Lhasa_De_Sela_Rising
ترانه ی "طلوع" از Lhasa De Sela
کسی که زندگی کولی وارش الهام بخش ترانه هایش بود؛ پدرش مکزیکی و شیفته ی سفر و مادرش آمریکایی و عکاس و بازیگر بود. پیوسته در سفر بودند و خانه شان یک اتوبوس مدرسه بود. تا پنج ماهگی اسم نداشت و مادرش پس از خواندن کتابی درباره ی تبت، اسم لهاسا پایتخت تبتی ها را برایش برگزید.
لهاسا درست در نخستین روز سال ۲۰۱۰ میلادی و در سن سی و هفت سالگی در اثر سرطان درگذشت.
در هیاهوی این جهان ای کاش،
سنگی بودم.
بیخستگی،
بیترس،
باقی عمرم را،
کف رودخانهای میخوابیدم.
"علیرضا طالبی پور"
پ.ن.ها:
٭بشنوید:
http://s8.picofile.com/file/8347517800/باوان.mp3.html
ترانه ی کُردی "باوان"، با صدای فرمیسک.
٭ تصویر، بر کرانه ی رودخانه ی سیروان، هورامان.
غرب وحشی. رنگو به دیدار شهردار می رود تا درباره ی خشکسالی شهر با او سخن بگوید. شهردار کنترل آب را در دست دارد و در این برهوت، آب یعنی همه چیز!
شهردار: اون ها رو میبینی آقای رنگو؟
اون ها دوست ها و همسایههام هستن. زندگی اینجا سخته، خیلی سخت.
میدونی اون ها چهجوری تا الان دووم آوردن؟
اون ها باور دارن! باور دارن که اوضاع بالاخره بهتر میشه، اونا باور دارن که برخلاف همهی شواهد و قرائن فردا بهتر از امروز میشه؛ مردم باید به یه چیزی باور داشته باشن!
از دیالوگ های "رنگو (Rango)، گور وربینسکی، ۲۰۱۱"
پ.ن.ها:
٭ فوق العاده ست این انیمیشن! ترکیبی از فلسفه، تاریخ، اسطوره، کمدی و فانتزی در قالب وسترن، که مخاطب را کیفور می کند.
٭ بشنوید:
http://s8.picofile.com/file/8349754718/
Anathema_Lost_Control.mp3.html
ترانه ی Lost Control از Anathema.
قبول نیست ری را
بیا بی خبر
به خواب هفت سالگی مان برگردیم
غصه هامان
گوشه گنجه ی بی کلید
مشق هامان نوشته
تقویم تمام مدارس
در باد
و عید یعنی
همیشه همین فردا
صبح علی الطلوع
راه خواهیم افتاد
باد اگر آمد
شناسنامه هامان برای او
"سید علی صالحی"
پ.ن.ها:
٭ تصویر: زمین های کشاورزی رو به روی مدرسه، ابتدای امروز.
٭ بشنوید:
http://s8.picofile.com/file/8347748600
/4_5812026392933568014.mp3.html
تک نوازی پیانو از Nobuo Uematsu
بکا: من آسیب دیدهام و دارم درد میکشم، هیچ تمایلی هم برای پنهان کردنش ندارم.
هاوی: همیشه زنها حق دارن تا درد کشیدنشون رو نشون بدن، حتی بیشتر از حد واقعیش. اما بزرگترین درد برای یک مرد اینه که حتی درد کشیدنش رو هم باید پنهون کنه.
از دیالوگ های فیلم"لانه خرگوش (Rabbit Hole)"، جان کامرون میتچل، ۲۰۱۰.
بکا: نیکول کیدمن
هاوی: آرون اکهارت
پ.ن.ها:
٭ تصویر: مجسمه ای از مجموعه ی "تخفیف درد"، اثر Paolo Grassino
٭ عنوان از شعر زیر:
گاهی چرک
گاهی شعر.
همیشه چیزی بیرون میریزد
و همیشه درد.
" یهودا امیخای"
٭ بشنوید:
http://s8.picofile.com/file/8347444242/Draconian
_%E2%80%93_Death_Come_Near_Me.mp3.html
ترانه ی Death, Come Near Me (مرگ، به من نزدیک شو)، از گروه راک Draconian.
توی درام زندگی بگو که نقش ما چیه؟
کی آخرین کات رو می ده؟ سناریو دست کیه؟
"حسن علی شیری"
از ترانه ی "سینما" که رضا یزدانی آن را در آلبوم "ساعت فراموشی" خوانده است.
پ.ن. ها:
٭ تصویر: "درباره ی الی"، اصغر فرهادی،۱۳۸۷.
٭بشنوید:
http://s3.picofile.com/d/8232092534/6a0e0f99-e6db-4119-ba5a-d8c8f60b8403/Mohsen_namjoo_toranj.mp3
ترانه ی "ترنج" با صدای محسن نامجو. شعر ترکیبی از اشعار خواجوی کرمانی و حافظ است.
٭ عنوان از قیصر امین پور
٭و...،
کسی که زخم می زند، خود بیشتر رنج می کشد....
پاییز جان !
چه سرد ، چه درد آلود
چون من تو نیز تنها ماندستی
ای فصل فصل های نگارینم
پاییز
ای قناری غمگینم...
"مهدی اخوان ثالث"
بشنوید:
"مردن مردانه"، از گروه "داماهی". صدا: رضا کولغانی، شعر: ابراهیم منصفی. متن به لهجه ی بندرعباس است.
دارم داستان "سرویس دبیرستان مولوی" را تایپ می کنم؛ عینا همان نسخه ی دستنویسی که در نوروز نود نوشتم. تغییراتش را بعد از تایپ انجام خواهم داد. همزمان تصنیف های آلبوم سفر عسرت استاد ناظری را گوش می کنم که خیلی غمگین اند.
هرکسی در بین نوشته هایش، به تعدادی بیشتر دلبستگی دارد و من هم به این داستان دلبستگی عمیقی دارم. به نوعی زبان حال خودم است.
و این هم تصنیفی از آلبوم سفر عسرت، سروده ی استاد شفیعی کدکنی:
"درین شبها
که گل از برگ و
برگ از باد و
ابر از خویش می ترسد،
و پنهان می کند هر چشمه ای
سرّ و سرودش را،
در این آفاق ظلمانی
چنین بیدار و دریا وار
توئی تنها که می خوانی
درین شب ها،
که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر می ترسد.
درین شب ها،
که هر آیینه با تصویر بیگانه ست
و پنهان می کند هر چشمه ای
سرّ و سرودش را
چنین بیدار و دریا وار
توئی تنها که می خوانی.
توئی تنها که می خوانی
رثای ِ قتل ِ عام و خون ِ پامال ِ تبار ِ آن شهیدان را
توئی تنها که می فهمی
زبان و رمز ِ آواز ِ چگور ِ نا امیدان را.
بر آن شاخ بلند،
ای نغمه ساز باغ ِ بی برگی!
بمان تا بشنوند از شور آوازت
درختانی که اینک در جوانه های خُرد ِ باغ
در خوابند
بمان تا دشت های روشن آیینه ها،
گل های جوباران
تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را
ز ِ آواز تو دریابند.
تو غمگین تر سرودِ حسرت و چاووش این ایام.
تو، بارانی ترین ابری
که می گرید،
به باغ مزدک و زرتشت.
تو، عصیانی ترین خشمی، که می جوشد،
ز جام و ساغر خیام."
نخست ثانیهها
کمی بعد
دقیقهها
ساعتها
روزها ...
به خودت که میآیی
میبینی
سالهاست درد میکشی
و چیزی حــــــس نمی کنی ...
"محمد مرکبیان"
٭بشنوید:
http://s9.picofile.com/file/8336626368
/03_Mohsen_Chavoshi_Dar_Astaneye_Piri.mp3.html
"در آستانه ی پیری"، از محسن چاووشی.
اَز صُبحِ پَرده سوز، خدایا نِگاه دار
این رازها که ما به دِلِ شَب سِپُردهایم
"صائب تبریزی"
مهمان داشتیم؛ وقت خواب گوشی رامین زنگ خورد و مهوش گفت که حال رحمان خوب نیست...
الان بیمارستان میلاد هستیم؛ جلوی اورژانس توی ماشین نشسته ایم و منتظریم جواب آزمایش را بگیریم.
پ.ن.ها:
٭عنوان از مولوی
٭ بشنوید:
/8335828884/Mohammad_Motamedi_
"همیشه یکی هست" با صدای محمد معتمدی
بعدا نوشت:
خوشبختانه آزمایش ها نشان داد که مشکل خاصی وجود ندارد؛ داریم برمی گردیم...
در پیش رخ تو ماه را تاب کجاست
عشاق تو را به دیده در خواب کجاست
خورشید ز غیرتت چنین میگوید
کز آتش تو بسوختم آب کجاست
"خاقانی"
روی پشت بام دراز کشیده ام؛ باد خنکی می وزد. ماه بالای سرم است و صدای ممتد جیر جیرکی می آید...
٭بشنوید:
ترانه ی "خوشه های گندم" با صدای سیما بینا
شب است
رویایِ دور دستِ تو،
نزدیک می شود...
" فروغ فرخ زاد"
بشنوید:
http://s9.picofile.com/file/8334530750/Kouche
ترانه ی "کوچه باغ های نیشابور" از حجت اشرف زاده
برهنه
بگو برهنه به خاکم کنند
سراپا برهنه
بدان گونه که عشق را نماز می بریم
که بی شائبهی حجابی
با خاک
عاشقانه درآمیختن می خواهم...
"احمد شاملو"
بشنوید:
http://s9.picofile.com/file/8333393476
/%C5%9Eiyar_%C3%BB_Dijwar_04_Ji_B%C3
%AEra_Min_Dernay%C3%AA.mp3.html
ترانه ی "از خاطرم نمی رود"، از شیار و دژوار به کُردی کرمانجی.
٭ترجمه ی ترانه:
از خاطرم نمی رود
آن روزهای گذشته
یارا چشم های تو از خاطرم نمی رود،
بخت و سرنوشت نامرد تو را دور کرد ای یار.
زخم کاری ئی ست،
زخم دل من خیلی عمیق است،
زخم من درمان ندارد به غیر تو ای یار.
از خاطرم نمی رود،
یارا چهره ی تو از یاد و خاطر من نمی رود،
بخت و سرنوشت نامرد تو را از من دور کرد ای یار.
اکنون در غربت پیر شدهام، چشم به راهها هستم ای یار
به گریه می افتم بیا ای یار.
هى آدمى، ستاره ى کوچکِ بادآورد
تا کى کنار حوصله
باز با خیال گریه بیدارى؟
بى خواب و خسته باز...
باز امشب ، همان شب است و
شبِ امشب
همان شب است.
"سید على صالحى"
بشنوید:
8333357318/Dang_Show_Ey_Dad.mp3.html
"ای داد" از دنگ شو
کاش اینجا بودى همین کنار خودم،
و من یادم مى رفت
که خسته ام،
خوابم،
ویرانم....
"سیدعلى صالحى"
بشنوید:
http://s8.picofile.com/file/8333181834/
_haft_eghlim_%D8%B1%D9%81%D8%AA%DB%8C.mp3.html
"رفتی" با صدای علی زند وکیلی
اولین شاعر جهان
حتماً بسیار رنج برده است
آنگاه که تیر و کمانش را کنار گذاشت
و کوشید برای یارانش
آنچه را که هنگام غروب خورشید احساس کرده
توصیف کند.
و کاملاً محتمل است که این یاران
آنچه را که گفته است
به سخره گرفته باشند.
"جبران خلیل جبران"
بشنوید:
http://s8.picofile.com/file/8333073342/Homayoun_Shajarian
_Pole_Khab128_UpMusic_.mp3.html
"پل خواب" با صدای همایون شجریان؛ شعر افشین یداللهی، آهنگ فردین خلعتبری.
قناری گفت: - کره ی ما
کره ی قفس ها با میله های زرین و چینه دانِ چینی.
ماهی سرخِ سفره ی هفت سین اش به محیطی تعبیر کرد
که هر بهار
متبلور می شود.
کرکس گفت: - سیاره ی من
سیاره ی بی هم تایی که در آن
مرگ
مائده می آفریند.
کوسه گفت: - زمین
سفره ی برکت خیز اقیانوس ها.
انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستین اش از اشک تر بود.
"شاملو"
بعدا نوشت:
ماه گرفتگی را با هیراد در کوچه دیدیم.
بشنوید:
http://s9.picofile.com/file/8332938418
/Mohammad_Motamedi_Emshab_Ey_Mah.mp3.html
تصنیف "امشب ای ماه"، شعر از شهریار، با صدای محمد معتمدی. گفت و گوی سنتور و کمانچه.
اى ظریف ترین درد
که بر سمت چپ سینه ام نشسته اى
این چنین بى تفاوت نباش!
چیزى که اینجا مى سوزد
فانوس نیست
قلب من است...
"تورگوت اویار"
پ.ن. ها:
٭بشنوید:
http://s8.picofile.com/file/8332650350/Ahay_Khabardar.mp3.html
ترانه ی "آهای خبردار"، متن از زنده یاد حسین منزوی، با صدای همایون شجریان از فیلم "رگ خواب" (حمید نعمت الله، ۱۳۹۵).
٭ عنوان از شاملو.