فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت

 

 تماشای اختتامیه ی جشنواره ی فیلم فجر جذاب بود!

 در این که آقای نصیریان با آن سابقه ی کهن در تئاتر و سینما گله مند باشند حرفی نیست، اما چرا بقیه هم گله مند بودند؟

 اصلا متوجه نشدم چرا خانم آبیار ناراحتند؟... با کمال احترامی که به ایشان دارم و معتقدم نیروی تازه ای به سینماگران زن ما اضافه شده است، اما دقیقا از چی گله مند بودند؟!... همسرشان که تهیه کننده ی سینما هستند و خودشان هم که در حوزه ی جنگ کار می کنند که می دانیم در این حوزه تقریبا هر امکاناتی که بخواهید در اختیارتان قرار می گیرد...، پس گله مندی چرا؟ 

ناخودآگاه یاد ابراهیم حاتمی کیا افتادم!

 آقای همایون غنی نژاد چرا آن قدر عصبی بودند؟!

 این که کسی را بفرستید بالا که پشت تریبون درباره ی چیز دیگری صحبت کند و جایزه را نپذیرید، برای چیست؟ - یادآور حرکت مارلون براندو که در مراسم اسکار دختر سرخپوستی را به جای خودش به مراسم و پشت تریبون فرستاده بود!

 به نظرم این ها و همین طور جملات سعید روستایی خطاب به آقای وزیر، نخست نشان از عصبانیت این نسل جوان و با استعداد سینمای ما دارد. عصبانیت از شرایط سختی که برای کار کردن در این خاک هست...، اما...

 اما صبور بودن و سخت کار کردن و در برابر بزرگان هنر سر به زیر بودن است که باعث ماندگاری هنرمند می شود و نه خودنمایی و استفاده از تریبون برای ابراز عقاید شخصی!

 یاد استادشجریان افتادم که وقتی دستگاه سخت راست پنجگاه را با موفقیت اجرا می کند، نزد استادش نورعلی خان برومند می رود که :"استاد چه طور بود؟"

و نورعلی خان می گوید:"بد نبود!"

 اصلا هنرمند جز در موارد ضروری، حق اظهار نظر درباره ی کارش را ندارد؛ چرا که آن را برای مخاطب ساخته و پرداخته است و این مخاطب است که در نهایت جذب اثری می شود یا آن را را طرد می کند. واقعا درک نمی کنم که چرا یک کارگردان باید درباره ی فیلمش توضیح بدهد -مگر این که جنبه ی فنی یا آموزشی مورد نظر باشد، مثل مصاحبه ی تروفو با هیچکاک- وگرنه اگر اثر درخور باشد که مخاطب خودش با آن ارتباط می گیرد.

چه هنر و چه هنرمند در گذر زمان است که عیار خودشان را نشان می دهند.


پ.ن:

عنوان از سپهری

شب وصل


همه شب 

سجده برآرم 

که بیایی 

تو به خوابم ....


ودر آن 

خواب 

بمیرم 

که تو آیی وبمانی..


"شهریار"


بشنوید؛http://s8.picofile.com/file

/8306991992/%D8%B4%D8%A8_%D9%88%D8%B5%D9%84.mp3.html

تصنیف زیبای "شب وصل" از آلبوم "آهنگ وفا"، با صدای استاد شجریان و همایون شجریان، که بازخوانی تصنیفی قدیمی ست از سروده های ملک الشعرای بهار.

به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق...

 

هر که سودای تو دارد چه غم از هر دو جهانش

نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش


 آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش

وان سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش


 هر که از یار تحمل نکند یار مگویش

وانکه در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش


چون دل از دست به درشد مثل کره توسن

نتوان بازگرفتن به همه شهر عنانش


به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق

مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و ثنانش


خفته خاک لحد را که تو ناگه به سر آیی

عجب ار بازنیاید به تن مرده روانش


شرم دارد چمن از قامت زیبای بلندت

که همه عمر نبودست چنین سرو روانش


گفتم از ورطه عشقت به صبوری به در آیم

باز می بینم و دریا نه پدید است کرانش


 عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد

بوستانی است که هرگز نزند باد خزانش


چه گنه کردم و دیدی که تعلق ببریدی

بنده بی جرم و خطایی نه صوابست مرانش


گر فلاطون به حکیمی مرض عشق بپوشاند

عاقبت پرده بر افتد ز سر راز نهانش


نرسد ناله سعدی به کسی در همه عالم

که نه تصدیق کند که ز سر دردی ست فغانش


"سعدی"


بشنوید، با صدای «استاد شجریان»


پ.ن:

همدم امروزم بود این تصنیف دلنشین؛ روز خوبی نبود!

چشم نرگس

تصنیف *چشم نرگس*، از استاد شجریان

خواهم که بر زلفت،

هر دم زنم شانه،

ترسم پریشان کند بسی

حال هر کسی

چشم نرگست

مستانه مستانه!


خواهم بر ابرویت، رویت،

هر دم کشم وسمه،

ترسم که مجنون کند بسی

مثل من کسی

چشم نرگست

دیوانه دیوانه!


یک شب بیا منزل ما

حل کن دو صد مشکل ما

ای دلبر خوشگل ما

دردت به جان ما شد،

روح و روان ما شد


خواهم که بر چشمت،

هر دم کشم سرمه،

ترسم پریشان کند بسی

حال هر کسی

چشم نرگست

مستانه مستانه!


بشنوید:

https://s20.picofile.com/file/8441450668/

part_GT_102_Shajarian_MousighiGolha.mp3.html

پ.ن. ها:

  *شعر منسوب به شوریده شیرازی، آهنگ منسوب به علی اکبرخان شیدا، تنظیم از فرامرز پایور، آواز دشتی، از آلبوم «خزان».

* شعر را عبدالله دوامی، علیرضا افتخاری، معین و سیما بینا هم خوانده اند.

* آقای سام خانیان یکی از همکارانمان که دبیر ادبیات هست، این تصنیف را در جلسه های مدرسه می خواند و الحق که چه زیبا می خواند. یادش بخیر! ایشان با نام هنری سام، تِرَک هایی را خوانده است که در فضای مجازی هم پخش شده است.