فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

پنجره از کار افتاده...

گاه وقتی، پنجره باز می شود

اما هوای تازه ای داخل نمی شود

پنجره از کار افتاده

بیرون از کار افتاده


" شهرام شیدایی"

داشتم کتاب هنر در گذر زمان هلن گاردنر را ورق می زدم، هیراد هم داشت نگاه می کرد. تا اینکه رسیدم به تصویر مجسمه ی داوود اثر میکل آنژ؛ درباره ی میکل آنژ پیش تر برای هیراد صحبت کرده بودم. تصویر را که دید، که بخشی از آن با نواری سپید حذف شده است، قدری درباره اش پرسید و در نهایت گفت:"به نظرم با این کارِشون به میکل آنژ بی احترامی کردن!"


نظرات 4 + ارسال نظر
میله بدون پرچم یکشنبه 28 فروردین 1401 ساعت 10:44

سلام
البته به میکل آنژ ... ولی خیلی بیشتر به کسانی که کتاب را می‌خوانند... و حتی به خدایی که در این نزدیکی است! و اینگونه می‌شود که هم پنجره‌ها از کار می‌افتند و هم بیرون! بهتر است گوزن‌های کوهی نفس گرم خود را ذخیره و بلکه تقویت کنند و با آن لااقل اطرافیان خود را گرم نگاه دارند. زمستان هیچ‌گاه دایمی نیست.

فریبا یکشنبه 28 فروردین 1401 ساعت 10:41 http://Dorna53

سلام .سال نو شما مبارک .انشالله پربارترین و بی نظیرترین روزها پیش روتون باشه

درود و سپاس،
همچنین برای شما و عزیزانتون؛ لحظه هایی شاد و خاطره هایی خوش!

خیلی ممنونم از حضورتون و بابت تاخیر در پاسخ، پوزش می خوام.

ارغوان یکشنبه 21 فروردین 1401 ساعت 18:28 http://Www.bakhtyar.blogsky.com

میتونست یکی از کابوسای میکل آنژ باشد، یه خواب بد ...
چقدر این شعر خوب بود (عالی)

:))
ما خیلی خوشبختیم که به مدد اینترنت، می تونیم آثاری از چنین هنرمندان بزرگی رو ببینیم!

خوش حالم که دوست داشتید.

خیلی ممنونم از حضورتون.

زهرا یکشنبه 21 فروردین 1401 ساعت 10:05 https://farzandenakhaste.blogsky.com/

احسنت با آقا هیراد و استباط و درک بالاشون

محبت دارید، سپاس!
فرزندان نازنینتون در پناه حق تندرست باشن همیشه.

خیلی ممنونم از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد