فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

باغچه ی کوچک تنهاییِ من

از دیشب، یک بند باران می بارد.

درِ تراس را باز می کنم؛ هوای تازه تو می آید.

 اینجا باغچه ی کوچک تنهایی من است.

گلدان هایی که عزیزان بخشیدند و گلدان هایی که خودمان خریدیم، کنار هم اند. سرما که آمد، تراس را با مشمّا پوشاندم.

حالا دوتا سبد سبزی هم کاشته ام و دَم به دم تماشایشان می کنم ببینم چقدر سبز شده اند! شاهی، تره، ریحان سبز و بنفش، و تربچه. چندتا گلدان با بطری نوشابه هم ساختم و در آن ها فلفل و گوجه گیلاسی کاشتم.

آرام می گیرم در باغچه ی کوچک تنهایی ام.

نظرات 4 + ارسال نظر
میله بدون پرچم سه‌شنبه 4 آذر 1399 ساعت 11:53

سلام
گلها همیشه شاداب و آنتن هم همیشه متصل باد

درود حسین آقا!
:))
خیلی ممنونم.
شما هم جای بیش تری داشته باشین برای قفسه ی کتاب هاتون و زمان بیش تری برای خوندن و نوشتن.

سپاس از حضورتون.

z.b دوشنبه 3 آذر 1399 ساعت 02:24

سلام
چه زیبا و دلنشین ....

درود و سپاس.
زیبا می بینید.

خیلی ممنونم از حضورتون.

زهرا یکشنبه 2 آذر 1399 ساعت 09:27 https://farzandenakhaste.blogsky.com

خیلی زیباست .. ما بهش میگیم گوشه دنج تنهایی .......

سپاس.
خیلی خوب و آرامش بخشه این گوشه ها.

خیلی ممنونم از حضورتون.

Baran شنبه 1 آذر 1399 ساعت 22:09

زور خاسِ!

زور سپاس!

خیلی ممنونم از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد