فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

صبحگاهان شبنم می چکید از گل سیب...


 بچه ها یک در میان آمده اند و مدرسه از حالت رسمی خودش خارج شده است!

ساعت اول که تعدادشان خیلی کم بود؛ همان پرسش های معمول را پرسیدم ازشان از علایقشان و اهداف آینده شان. جالب است که موسیقی رپ این قدر بین این ها طرفدار دارد.

 ساعت پیش هم هفت هشت نفر بیشتر نبودند؛ اجازه گرفتند ادابازی کنند. دو گروه شدند و با لذت بازی کردند.

من هم مشغول تصحیح کردن برگه ها شدم!

پاگرد راه پله ی مدرسه، آن جا که طبقه ی سوم به دوم می رسد، دو تا پنجره ی کوچک دارد که معمولا باز هستند رو به زمین های کشاوری پشت مدرسه؛ این بخش از مدرسه را خیلی دوست دارم! وقت گذر از آن جا، پیش می روم و صورتم را به باد می سپارم. بوی علف باران خورده می آید...


شب فرو می افتاد

به درون آمدم و پنجره ها را بستم

باد با شاخه در آویخته بود

من درین خانه ی تنها…تنها

غم عالم به دلم ریخته بود

ناگهان حس کردم

که کسی

آنجا بیرون در باغ

در پس پنجره ام می گرید

صبحگاهان

شبنم

می چکید از گل سیب


"هوشنگ ابتهاج"


بشنوید:

http://s9.picofile.com/file/835450308

4/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%84%D9%87

_%D8%A8%D8%A7%D8%AF.mp3.html

موسیقی بی کلامِ "کلاله باد"، کمانچه از سیاوش احمدی نسب.


پ.ن.ها:

٭ دیروز هشتم مارس، روز جهانی زن بود. این روز را به همه ی زنان سرزمینم تبریک می گویم.

 روز قبل تر اما، لیلیِت تریان، یکی از نخستین زنان مجسمه ساز ایرانی درگذشت. هنری که هیچ گاه آن طور که باید در کشور ما جدی گرفته نشده است. او که در مدرسه ی هنری بوزار پاریس هم دوره دیده بود، سال ها معلم این هنر در ایران بود.

 روحش شاد و یادش گرامی باد!


لیلیت تریان

نظرات 4 + ارسال نظر
.. جمعه 7 مرداد 1401 ساعت 16:20

خیلی ممنونم از حضورتون و وقتی که گذاشتید.

لبخند ماه چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 00:16 http://paaezaan.blogsky.com

مدرسه ی ما تا چهارشنبه ۲۲ برای بچه ها امتحان گذاشته تا به زور بیان مدرسه.. اینکه بچه ها از مدرسه فراری اند نشان از عدم نشاط در کلاسهای درس و محتویات کتابهای درسی است. ای کاش فکری بشه..
راستی دیسلاو چیه؟ سبکه یا نام خواننده؟

دقیقا کاری رو کردن که نباید!
این کار نتیجه ی معکوس خواهد داشت...
متاسفانه مدرسه اون جایگاهی رو که باید، دیگه نداره یا حداقل خیلی کمرنگ شده. دلایل زیادی داره که مهم ترینش به نظرم نگاهی هست که از بالا به اون می شه که نگاهی اندیشمندانه نیست!
دیسلاو، به معنای "ضد عشق"، نوعی مووسیقی رپ هست که عمدتا متن هاش از رنج و درد و ناامیدی می گه و بعضا مصرف مواد یا خودکشی رو هم به نوعی تشویق می کنه. البته ترانه های آرووم تری هم داره. نمی دونم واقعا می شه به اش سبک گفت یا نه، اما اخیرا خیلی رواج پیدا کرده.

خیلی ممنونم که خوندین.

omid یکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت 00:35

سلام استاد این رپ هم داستانی شده بیشتر بچه هایی
سن پایینی دارن رپ گوش میدن اونم همشون سبک دیس لاو رو دوست دارن تو این سن:/ یادمه زمان ما خودم رپ های موضوع اجتماعی سیاسی گوش میدادم اینا از الان با سن 10 11 سالگی رپ با مضمون شکست عشقی یا کلا غمگین گوش میدن:/

درود امید جان؛ بزرگواری!
درسته، خیلی از بچه ها الان دیسلاو گوش می دن. این نشونه ی خوبی نیست به نظرم! این بچه ها باید پر از شور و نشاط و امید و زندگی باشن، اما خیلی هاشون موسیقی غمگین گوش می کنن.

خیلی ممنونم که می خونی.

ستاره شنبه 18 اسفند 1397 ساعت 20:03 http://www.setarehsahari.blogsky.com

بعد از مدتها با وبلاگی اشنا شدم که خیلییی پر محتوا و دلچسبه.....نوشته هاتون رو دوست دارم، با ارزوی بهترین ها برای شما....

خیلی لطف دارید؛ شرمنده می کنید.
سپاس که خوندید.

شاد و سلامت باشید همیشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد