فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

سهمی


 ساعت دوم سر کلاس دهم انسانی الف هستم. هنوز درس را شروع نکرده ام که معاون مدرسه می آید و چندتا از بچه ها را بیرون می برد؛ می گوید که وسایلشان را هم با خودشان ببرند.

 هفته ی پیش که برای درس آمادگی دفاعی چند کلاس را ادغام کرده بودند، دو تا از بچه های همین کلاس، کاپشن یکی از بچه های تجربی را دزدیده بودند که پیدا شد. پیش از شروع درس با ناراحتی در این باره با بچه ها صحبت می کنم. پاسخشان خنثی و سرد است. کِش رفتن خودکار و چیزهای ریز در این کلاس کاملا طبیعی است!

 سر کلاس همیشه چندتایی خوابند؛ سرشان را روی میز می گذارند و بی دغدغه می خوابند. اوایل به اشان گیر می دادم، حالا فقط توی دفتر کلاسی ام جلوی اسمشان می نویسم "خ".

 لا به لای درس "سهمی" از درآمدِ ستاره های سینمای هالیوود حرف به میان می آید؛ درآمد جانی دپ از فیلم دزدان دریایی کارائیب ۵ را برایشان حساب می کنم؛ یکی شان می پرسد:"آقا چند بُطر می شه باهاش خرید؟!"

 بچه ها مشغول نوشتن مثال پای تخته هستند که معاون صدایم می کند. پشت در ایستاده است؛ درِ کلاس را می بندم. یک چاقوی بزرگ و یک گوشی نشانم می دهد و می گوید از یکی از همان بچه ها گرفته است.

  برمی گردم کلاس و "سهمی" را از سر می گیرم.

نظرات 1 + ارسال نظر
omid دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت 22:56

سلام استاد اسم جانی دپ میاد همیشه دزدان درایی کارائیب رو یاداوری میکنه و برای من هم همیشه فیلم های چارلی و کارخانه شکلات سازی و رنگو رویاداور میشه که همیشه این دوتای اخرو به بچه ها معرفی میکنم ببیننش (ادوارد دسته قیچی ش که معرکس:)

سلام امیدجان؛
استاد خودتی!:)
امیدوارم حالت خوب باشه.
عجب نمونه هایی مثال زده ای؛ عالی اند. "به جهنم" و "سوئینی تاد" ش رو هم دوست دارم.
آفرین به تو که فیلم های خوب به بچه ها معرفی می کنی.
خیلی ممنونم از حضورت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد