فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

خوشا نظربازیا که تو آغاز می کنی...

مرا

تو

بی‌سببی

نیستی.

 

به‌راستی

صلتِ کدام قصیده‌ای

ای غزل؟

ستاره‌بارانِ جوابِ کدام سلامی

به آفتاب

از دریچه‌ی تاریک؟

 

کلام از نگاهِ تو شکل می‌بندد.

خوشا نظربازیا که تو آغاز می‌کنی!

 

 

پسِ پُشتِ مردمکانت

فریادِ کدام زندانی‌ست

که آزادی را

به لبانِ برآماسیده

گُلِ سرخی پرتاب می‌کند؟ ــ

ورنه

این ستاره‌بازی

حاشا

چیزی بدهکارِ آفتاب نیست.

 

 

نگاه از صدای تو ایمن می‌شود.

چه مؤمنانه نامِ مرا آواز می‌کنی!

 

 

و دلت

کبوترِ آشتی‌ست،

در خون تپیده

به بامِ تلخ.

 

با این همه

چه بالا

چه بلند

پرواز می‌کنی!

 

 

"احمد شاملو"

نظرات 1 + ارسال نظر
Baran چهارشنبه 9 خرداد 1397 ساعت 07:30 http://haftaflakblue.blogsky.com/

اشعار جناب شاملو را دوست دارم
به قول ایشان؛
سخن ها می توان گفت
غم نان اگر بگذارد


درود ها و سپاس ها

بله، غم نان اگر بگذارد.
بسیار دوست دارم شعرهای شاملو بزرگ رو.
خیلی ممنونم که خوندین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد