فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

در ساعت پنج عصر...


سه شنبه ی پیش، بیست و ششم بهمن، ساعت پنج عصر در گردنه ی اسدآباد تصادف کردیم...، من و هیراد یک شب در بیمارستان بستری بودیم و فروغ دو شب. هیراد از ناحیه ی پیشانی زخمی شد، کف پای راست فروغ شکست، و پای راست و استخوان های سینه ی من ضرب دید...، این ها مهم ترین آسیب های جسمانی یی بود که به ما وارد شد، وگرنه حال جسمانی هیچ کداممان خوب نیست، مخصوصا شب ها به سختی می خوابیم.

توی گردنه، سر یک پیچ شیب دار،  وقتی سربالایی می رفتیم، یک پژو پارس از لاین رو به رو منحرف شد و با ما شاخ به شاخ شد. ماشین ها از قسمت جلو درب و داغان شدند. ما هر سه، و سرنشین همراه پژو پارس، مصدوم شدیم. راننده ی پژو پارس هیچ آسیبی ندید. روی تخت بیمارستان که بودم،از زبان سرنشین همراهش که در یک اتاق بستر ی بودیم، شنیدم که راننده قطع نخاع است و پژو پارسش مخصوص معلولین طراحی شده است!

  از سه شنبه تا به حال، جز شب ها، هیچ استراحتی نداشته ام. روزها پی کارهای مربوط به ماشین بوده ام؛ پاسگاه، پزشکی قانونی، دادسرا، بیمه، بیمارستان، پارکینگ و ... هنوز تمام نشده است. 

کلاس های درسم به امان خدا رها شده است!

خسته و بی حوصله ام..، تبلتم در تصادف آسیب دیده و از کار افتاده است. به تلگرام دسترسی ندارم. گاهی کوتاه به نت سر می زنم. شرمنده ی دوستانی هستم که کامنت های پر مهر شان بی پاسخ مانده است...

هیراد بعد از تصادف، یک آن از من جدا نمی شود. نیاز به مراقبت دارد، من هم مجبورم پی کار بروم واین برای من عذابی مضاعف شده است.

حالم اصلا خوب نیست، نه جسمی و نه روحی.

نظرات 5 + ارسال نظر
یوسف چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت 00:12

سلام...
واقعا خداروشاکرم که به خیرگذشت ایشالا همیشه سلامت وپایدارباشیددرکنارخانواده تان

درود...،
خیلی ممنونم. زنده باشی.
خدا را سپاس.
سلامت و شاداب باشی همیشه.

کسری یکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت 11:10 http://naataanaayil.blogfa.com

سلام
ازشنیدن این خبرتصادف خیلی ناراحت شدم. ولی خدا را شکر که خطر گذشته است.
باامیدسلامتی کامل جسم و مخصوصا جان و دل شما...

درود...،
خیلی ممنونم از شما، محبت دارید.
در پناه خداوند، شاد و سرزنده باشید.
سپاس از حضورتان.

طیبه جمعه 6 اسفند 1395 ساعت 19:58

سلام
خداروشکر به خیر گذشت،خداروشکر

درود..،
خیلی ممنونم.
خدا را هزار مرتبه شکر...
سپاس از حضورتان.

محدثه بابایی چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت 15:30 http://www.sedayepayebaran.blogsky.com

تمام غصه های دنیا رو میشه با یه جمله تحمل کرد:
خدایا میدونم که می بینی…
خداروشکر که به خیر گذشت،امیدوارم همیشه حالتون خوب و شاد باشه

خیلی ممنونم از شما، سلامت باشید.
من هم امیدوارم که همیشه شاد و سرزنده باشید.
خدا همیشه به ما لطف داشته و ما هم همیشه از او سپاسگزاریم.
سپاس که می خوانید.

آبانا سه‌شنبه 3 اسفند 1395 ساعت 19:26 http://abanac.mihanblog.com

سلام دیدم یه مدته نمینویسین....
درسته تصادف خوشایند نیست و آسیب دیدین اما باز خدارو شکر که بلا بیشتر از این نبوده... خدارو شکر...
امیدوارم هرچه زودتر روبراه بشید چه جسمی چه روحی!

درود...،
بله، خدا را سپاس که اتفاق بدتری نیفتاد.
خیلی ممنونم از شما.
امیدوارم در پناه خداوند مهربان، همواره شاد و سلامت باشید.
سپاس از مهرتان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد