فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

پلاسکو...

  در شوک خبر فروریختن ساختمان پلاسکو...


من به دستان پر از تاول

این طرف را می کنم خاموش

وز لهیب آن روم از هوش

زان دگر سو شعله برخیزد، به گردش دود

سوزدم این آتش بیدادگر  بنیاد

می کنم فریاد،

ای فریاد!

ای فریاد...


"مهدی اخوان ثالث"

نظرات 3 + ارسال نظر
رستم سه‌شنبه 12 بهمن 1395 ساعت 22:12

واهاهاها هوهه هاها....چقدر غم انگیز فروریختن پلاسکووریختن گوشت وخون ومغز ادم ها توش....قبلش اتش نشان ها میگرفتن روش دوش اخرشم خراب شدریخت روسرشون...بردجونو روح همشون.....همینطوری الکی نوشتم....ولی واقعا یه حادثه این شکلی انقدر سخت بود....فرض کن توتهران یه زلزله خیلی کوبنده بیاد اونمموقه چی...

شروع کامنتتون به ترانه های رپ می خوره!
خدا نیاورد روزی را که حادثه ای چون زلزله سراغ تهران بیاید، بی شک فاجعه ای رخ خواهد داد که در تاریخ ماندگار خواهد شد!!
کاش تهران با خاطرات بهتری در تاریخ ماندگار شود...
سپاس که وقت گذاشتید و خوندید.

معصومه دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت 09:09 http://www.hanker.blogsky.com

خیلی دردناک است

بله متاسفانه...
برخوردی که با این حادثه شد، از اصل حادثه تلخ تر است.
سپاس از حضورتان.

یوسف شنبه 2 بهمن 1395 ساعت 00:23

سلام...
آره واقعا خیلی تاسف بار و دردناکه

درود یوسف جان!
تلخی این حادثه هنوز هست، تا زمانی که وضعیت آن هایی که زیر آوار مانده اند مشخص شود.
سپاس که هستین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد