فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

رگبار

  بعد از مدت ها، داستان تازه ای برای کارگاه داستان نویسی بردم؛ اصل آن را چند وقت پیش با عنوان «باران» نوشته بودم و همان طور ناتمام مانده بود. هربار چیزی به آن اضافه می کردم. امروز آن را با نام «رگبار» به استاد تحویل دادم. تم عاشقانه ای دارد.

  همیشه وقت تحویل دادن داستانم به استاد، می ترسم! نگران واکنشش پس از خواندن داستان هستم. می دانم که نظرات او و بچه های خوب کلاس، خیلی می تواند برایم راهگشا باشد.

  چند طرح ناتمام هم دارم که امیدوارم فرصت کنم بنویسمشان.

  تا چه قبول افتد و چه در نظر آید..!