فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

نپرس طعم مرا...

هزار  بار  اگر  امتحان  کنی  اینم

عوض نمی شوم آن "آدم" نخستینم 


منم پیامبری بی کتاب و بی اعجاز

که شبهه های خودم رخنه کرد در دینم


چه خنده ها که دگر روی صورتم ننشست

چه اشک ها که نشست و نداد تسکینم 


رسیده دستِ پر از خواهش‌ام به عرش، بگو

که "خیر" می شنوم یا که "خیر" می بینم؟


نپرس طعم مرا ، مثل سم نخوردنی ام

چه فرق دارد اگر تلخ یا که شیرینم؟


بغیرِ آه از این سینه بر نمی آید

کتاب شعرِ پر از بیت های غمگینم


"جعفر مقیمیان"

نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا یکشنبه 16 آبان 1395 ساعت 02:24 http://oinion.blogsky.com

جعفر خان می فرماید:
من آن پرنده ی تنهای زیر بارانم
کمی درخت و کمی آشیانه کم دارم

درود آقامحمدرضای و سپاس بابت این بیت قشنگ!
روزگارتون خوش.
سپاس که می خونین.

هنوز شنبه 15 آبان 1395 ساعت 14:22

منم پیامبری بی کتاب و بی اعجاز
که شبهه های خودم رخنه کرد در دینم



....
این اوج استیصاله...


عالی بود این شعر....

خوشحالم که پسندیدین.
شعرهای آقای مقیمیان خیلی به دل می شینه.
سپاس که می خونین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد