فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

بنی آدم


  «بنی آدم»٬ تازه ترین اثر محمود دولت آبادی، مجموعه ای ست از شش داستان کوتاه.

 مضامین داستان ها نو نیستند، اغلب چند محور معنایی را دنبال می کنند؛ وجود چند محور معنایی معمولا در رمان اتفاق می افتد و نه در داستان کوتاه. مگر آن که نویسنده بتواند با مهارت چنین کاری را انجام دهد که در آن صورت نیز حداقل داستان ماکسیمال خواهد شد و بنابراین توصیه می شود که در یک داستان کوتاه به بیش از یک محور معنایی پرداخته نشود و بیش از هرچیز، وحدت تاثیر مورد توجه قرار گیرد. داستان ها اطناب دارند. روایت ذهنی نویسنده در آن ها پررنگ است، که همین باعث پرگویی شده و حداقل جذابیت داستان ها را هم کم رنگ کرده است. نویسنده به طور عمدی اطلاعات داستانی را با تاخیر می دهد و همراهی با نثر خاص او، اگر مخاطب با آن آشنا نباشد، دشوار است.

 معروف است که رمان نویس ها معمولا داستان های کوتاه خوبی نمی نویسند؛ این عبارت، حداقل در این جا صدق کرده است!


مشخصات کتاب:

بنی آدم، محمود دولت آبادی، نشر چشمه، چاپ نخست: زمستان ۱۳۹۴.

نظرات 3 + ارسال نظر
The Conqueror Worm سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 14:20 http://lunacy.blogsky.com/

اشتباه برداشت نشه لطفا من از زاویه ی دید خودم گفتم برای خوندن از من انرژی کمتری میگیره نسبت به حالا فرضا رمان های چند جلدی از دید نویسنده صحبت نکردم. به نظرم هنر بیشتر سلیقه ای هست و اینکه کشش و گیرایی داشته باشه گاهی وقت ها مهمترین محوریت دوست داشتن ما سلیقه هست برای خودم پیش اومده به لحاظ ساختاری واقعا خیلی موزیک ها را تحسین کردم اما بعضی ها حتی دوست نداشتن یک بار هم بشنون. فکر کنم این سو برداشت برای شما پیش اومد که من به متنتون توجه نکردم در حالی که من با علم به اینکه سلیقه افراد فارغ از نظر یک منتقد میتونه انتخاب کنه یا نکنه هم فکر کردم.

با سپاس از توضیحاتتون، به ویژه سطر نخست.
این که گفته ین سلیقه، رو قبول دارم؛ به قول بعضی از دوستان که مثلا می گن :«این، داستان من نیست»٬ یعنی شاید خوب هم باشه، اما من دوست ش ندارم. این رو نمی شه انکار کرد.من هم داستان هایی خونده م که خیلی هم فنی نوشته شده ن، با این حال دوستشون نداشته م. یا از داستانی لذت برده م و بقیه اما نه.
اما داستان خوب معمولا دو وجه اصلی داره؛ وجه ادراک حسی و وجه قوه ی فاهمه. که اگه این دو همزمان کنار هم قرار بگیرن، داستان خوبی شکل گرفته.
در مورد این کتاب اما اشکالات اساسی ای وجود داره که به این دو وجه لطمه زده.
با سپاس از حضور و توجه تون.

The Conqueror Worm سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 12:44 http://lunacy.blogsky.com/

از محمود دولت آبادی سابقا جای خالی سلوچ رو خوندم و این هم باید باتوجه به بک گراند ذهنی من از این نویسنده خوب باشه علی الخصوص که داستان کوتاه واقعا به لحاظ تمرکز و وقت خیلی از آدم انرژی نمی گیرد.

به نظرمن که نوشتن داستان کوتاه اصلا ساده نیست! شاید زمان کم تری بگیره، اما ایجاز، کار رو سخت می کنه.
دولت آبادی به عنوان رمان نویس، از بهترین های ادبیات داستانی ماست، اما من این کتاب ش رو نپسندیدم. به مهم ترین دلایل ش هم در پست اشاره کرده م.
سپاس که هستین.

اسکندری سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 09:25

شما را میخوانم . ممنون که هنوز این شهر سرد لاقیدی و بی مهری را با اندیشه و جدیت تفکر گرم نگه میدارید.

درود...
سپاس که وقت می ذارین و می خونین.
لطف دارید. خیلی ممنونم.
برگ سبزی بیش نیست این خط خطی ها!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد