فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

دوران حیرانی


  سه شنبه ۲۸ اردی بهشت ماه به دیدار نمایشگاه نقاشی  های خانم «پردیس شفیعیون»، تحت عنوان «دوران حیرانی» در گالری والی رفتم.

«زن ها»، دغدغه ی اصلی آثار این نقاش اند؛ زن هایی که یا در پیش زمینه ی تابلوها قرار گرفته و به مخاطب خیره شده اند، یا به گونه ای فیگور گرفته اند که تمام بوم را تحت تاثیر خودشان قرار داده اند. در برخی از تابلوها این زن ها چهره هایی آشنایند، همچون فروغ فرخ زاد، یا در پس زمینه شان چهره ی آشنایی دیده می شود - در یکی «علی دهباشی»، در دیگری مونالیزا.

  نقاش، زن های امروزی تابلوهایش را در موقعیت هایی از دوره های مختلف تاریخ نقاشی قرار می دهد؛ گاه زن در تابلوی "بار فلی برژر" ادوار مانه قرارگرفته است، گاه در پس زمینه اش "مونالیزا" و "بانویی با قاقم" داوینچی دیده می شوند، گاه بر صندلی "پاپ اینوسنت دهم" فرانسیس بیکن- که خود تغییر یافته ی تابلویی به همین نام از ولاسکوئز است-تکیه داده، گاه در جای ونوس، در تابلوی "تولد ونوس" بوتیچلی و گاه سوژه به سبک نقاشی های کلیساهای قدیم بر لته ها نقش می بندد. اما در هرحال سوژه خودش را پیش کشیده و رخ می نمایاند. به ویژه نگاه خیره ی سوژه به مخاطب که در چند تابلو دیده می شود، بر خلاف نگاه های مردانه ای که فمینیست ها در تحلیل هایشان در مورد تابلوها از قدیم تا جدید به آن ها استناد می کنند، و آن را دستاویزی برای نشان دادن  برتری مرد به زن می شمارند، در این جا نگاهی زنانه است و می توان آن را در معنای مخالف در نظر گرفت. این بار زن ها هستند که نگاه شان بر مردها برتری می یابد. تاثیر این نگاه از آن جا که سوژه بی واسطه با مخاطب رو به رو می شود، دوچندان می نماید. نقاش به جای دل سپردن به شعارهای فمنیستی، به سوژه های زن تابلوهایش ارج و قرب داده و بدین گونه از جنس خود سخن می گوید. ترکیب این نگاه در تابلویی که در پس زمینه اش بخشی از تابلوی تولد ونوس بوتیچلی دیده می شود، جالب است. چرا که زن عینک دودی به چشم زده و ظاهری امروزین دارد، حال آن که در جایگاه ونوس قرار گرفته است، که معادل آفرودیته ی یونانی، و الهه ی عشق و زیبایی ست.



در چند تابلوی برگرفته از "پاپ اینوسنت دهم" بیکن نیز تغییر جالبی رخ داده است؛ در اثر بیکن، پاپ در فضایی تنگ، چهره اش از هم گسیخته و فریاد کشیده است، حال آن که در این جا، پس زمینه همان فضای تنگ و خفقان آور است اما سوژه از هم نپاشیده و آرام به نظر می رسد و سکون ایجاد کرده است.

در تابلویی، سوژه در کنار تصویر کهنه ی دو زن قجری سلفی می گیرد. در تابلویی دیگر، زن در برابر بارش چاقوهایی که بر سرش می بارند، ایستاده است، یا «فروغ» که مجله می خواند، یا زنی که فارغ از تصاویر کهنه ی زنان پس زمینه اش، تبلت به دست گرفته است. این سوژه ها می خواهند دیده شوند، در هر شرایطی، حتی همچون یکی از تابلوها، در میان خارزار.



  اما در کنار همه ی این ها، این آثار واجد یک ویژگی مهم اند و آن این است که همزمان قادر به برقراری ارتباط هم با مخاطب عام و هم با مخاطب خاص اند و این ویژگی ساده ای نیست، چرا که جامعه ی ما به شدت نیازمند آثاری ست که هرچه بیش تر قشر فرهیخته را به بدنه ی اجتماع نزدیک تر کرده و از شکاف بین این دو بکاهد.


نظرات 2 + ارسال نظر
الهام سه‌شنبه 7 آبان 1398 ساعت 17:13

سلام ممکنه چند تا از هنرمندان نقاش دهه 70 و80 هم زن وهم مرد بهم معرفی کنید که دیدگاه یا دغدغشون نگاه جامعه به زن بوده باشه

درود!

نیلوفر قادری نژاد
معصومه مظفری
امین نورایی
ذاکری
خسروجردی

خیلی ممنونم از حضورتون.

احسان جمعه 14 خرداد 1395 ساعت 16:28 http://cinemadust.blogfa.com/

سلام اسماعیل خان
جالب بودند، هم تصاویری که گذاشتید و هم نوشته هاتون. به شدت با جمله آخر پستتون هم موافقم. بنظرم وجود قشر هنرمند یا قشر فرهیخته یا قشرهای جدا از مردم بطور کلی و از بیخ اشتباهه. هنرمند باید حرف مردم رو بزنه و یا یک قدم جلوتر، بستری فراهم کنه تا مردم حرفهاشون رو بزنند، باید چیزی رو بگه که به نفع مردمه، نه اینکه خودشو جدا، متفاوت و بالاتر از مردم ببینه. متاسفانه این آفت جدا بودن هنرمند از عامه مردم در خیلی از رشته ها دیده میشه، چه تئاتر، چه نقاشی و چه ...
امیدوارم گرفتاریهاتون هرچه سریعتر و به خوبی تمام بشن

درود احسان جان،
خیلی ممنونم که همیشه سر می زنی.
این مساله ای که گفتی واقعا خیلی مهمه؛ روشنفکرها در بالا بردن درک عمومی اجتماع از یک مولفه خیلی نقش دارند، اما فاصله ای که بین اون ها و عامه ی مردم هست -که خیلی وقته بوده و منحصر به زمان حال نمی شه- باعث شده تا یکدستی ای در این باره وجود نداشته باشه.
مساله ی دیگه هم که خودت هم به نوعی بهش اشاره کرده ی، به جوی برمی گرده که بین قشر به اصطلاح روشنفکر هست؛ فضایی که خیلی درباره ش می شه گفت ...
زنده باشی و سلامت، سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد