فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

کوتاه درباره ی کتاب «دوست بازیافته»

  «دوست بازیافته»، قصه ای مابین یک رمان، و یک داستان کوتاه است. اما آن قدر خوب نوشته شده که تا مدت ها با آدم ها و فضایش زندگی خواهید کرد.

  این قصه یک بار دیگر به ما نشان می دهد که چگونه باورها و اعتقادات غلط، دنیای پر از شگفتی و زیبایی ما را به ویرانه ای زشت تبدیل می کند. که یک ایدیولوژی تا کجاها می تواند پیش برود. که چگونه مهر و دوستی آدم ها را به خشم و کینه بدل سازد، و همزیستی مهرانگیز و طولانی مدت آن ها را از هم بگسلد.

  لوکیشن ها، به ویژه در نیمه ی نخست کتاب، نقشی اساسی در فضاسازی ها، و پیشبرد قصه دارند. دوستی دل پذیر کاراکترهای اصلی بستر می خواهد و نویسنده از اشتوتگارت فضایی افسونگر و خیال انگیز می سازد، آن چنان که شاید زیبایی شهرهایی چون پاریس یا پراگ را در ذهن خواننده کمرنگ کند. توصیفاتی آمیخته با حسی غریب، که رنگ و بوی دلتنگی با خودش دارد و بسیار نوستالژیک می نماید.

  ترجمه ی مهدی سحابی خوب و یکدست است و آن لحن ساده و خودمانی، اما عمیق نوشته را در خود دارد. تنها می توان به طرح جلد کتاب، یا نوشته ی پشت جلد آن ایراد گرفت که هردو به نوعی، قصه را از پیش لو می دهند.


 


مشخصات کتاب:

دوست بازیافته، فرد اولمن، ترجمه ی مهدی سحابی، نشر ماهی، چاپ هشتم: ۱۳۹۳

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد