فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

در راه تو هرکس به گمانی قدمی زد...

 

برای طرح مستندی که دارم، با معاون پشتیبانی اداره تماس گرفتم؛ طرح درباره ی دانش آموزان افغان است. از قرار، حراست اداره که روز شنبه خیلی استقبال کرده بود، حالا نظرش برگشته است!

حرف های آقای معاون ناامید کننده بود . همه اش نگران این هستند که در فیلم نقدی صورت بگیرد؛ می گفت اگر ما هزینه کنیم و این دانش آموزان از شرایطشان بنالند، چه کنیم؟!

 و این که شما باید از اداره کل و اداره ارشاد و ... مجوز بگیرید و حراست اداره فیلمنامه را تایید کند، بعد به بحث مالی می رسیم! که گفتم اداره فقط باید مجوز فیلمبرداری در مدارس را بدهد و نیروی انتظامی هم مجوز فیلمبرداری در فضاهای باز که این دومی  یک کار روتین هست که هر روزه انجام می شود. بدنه ی فیلمنامه  را هم ببینند، اما در این مستند، بخشی از کار بداهه است...

در مجموع برداشتم این بود که هیچ تمایلی ندارند که کار انجام شود.- و تازه انگار که چه قدر می خواهند هزینه کنند!!

 خلاصه این که بعید می دانم با این گرفت و گیرها بشود کار را انجام داد؛ یا باید کاملا سفارشی کار کرد - که اصلا مگر تبلیغ کالاست؟! و این که عقیده ی من بر این است که هرآنچه هست را باید نمایش داد و مخاطب خودش باید نتیجه گیری کند، نه این که چیزی را به او تلقین کرد.

  و یا از خیرش گذشت!


٭عنوان از عطار

نظرات 4 + ارسال نظر
بهامین سه‌شنبه 23 مرداد 1397 ساعت 09:48

به ناامیدی راه ورود به ذهن ندیدن وتلاش ادامه بدین.
موفقیت نزدیکه

الهی به اوج قله موفقیتی که خواهانید برسید

خیلی ممنونم از شما.
به امید خدا؛ سعی خودم رو می کنم.

سپاس بابت حضور پرمهرتون و دعایی که کرده این؛ سلامت باشید!

رحمان دوشنبه 22 مرداد 1397 ساعت 22:34

سلام؛خوشحال شدم از دغدغه ای که داری ؛یه ایده برات دارم،مستندی درموردفقر ؛فقری که ۱۰کیلومتری شهرپرزرق وبرق تهران قرارداره،روستای قاسم آباد؛اونجا کودکانی زندگی میکنند که بخاطرفقرمجبورند درکوره های آجرپزی کارکنند...خونه هامون ازکاه گل و ....خیلی درداوره..‌.اطلاعات بیشترروتلگرام برات میفرستم،دمت گرم

سلام؛
زنده باشی رحمان جان.
خیلی ممنونم ازت.
عکس ها رو دیدم، خیلی دردآوره. باید در فرصتی برم اون جا و از نزدیک ببینم.
ممنون بابت مطرح کردن این سوژه.
سپاس از حضور پرمهرت.

یک زن دوشنبه 22 مرداد 1397 ساعت 16:19 http://Www.paeezaan.blogsky.com

شما نهایت تلاشتون رو بکنید قطعا رضایت خواهند داد

خیلی ممنونم!
با همه ی دغدغه های ریز و درشتی که احاطه ام کرده ن، هنوز از تلاش کردن دست برنداشته ام، اما شاید مجبور بشم عقب بندازمش.

سپاسگزارم از حضور پرمهرتون.

سین دال دوشنبه 22 مرداد 1397 ساعت 14:26

به نظرم نباید از خیرش گذشت
واضحه که بعضی ها نمیخوان واقعیت ها گفته بشه
واضحه که تمایلی ندارن
اما باید جنگید
اگر بخواهیم از خیرش بگذریم که باید از خیر نفس کشیدن هم بگذریم
یک قدم مثبت نیازمند جنگیدنه
راستش نوشته ی قبلی اتون رو که خوندم شوکه شدم
چطور ممکنه بدون هیچ مشکلی این کار انجام بشه!
واقعیت اینه که اگه دردسر و دنگ و فنگ نباشه باید تعجب کرد
و همین دردسر هاست که ارزش کار خوب رو مشخص میکنه
بس لطفا از خیرش نگذرید

خیلی ممنونم از دلگرمی دادن هاتون؛ خیلی ممنونم.
نگرانی من از این بابته که با این شرایط، کار خنثی و بی خاصیتی ساخته بشه که اصلا برای چی؟...
مشکل اینه که قراره این ها سرمایه گزار کار باشن، وگرنه بخش خصوصی درگیر این جزئیات نمی شه.
فکر و ذهنم درگیرشه و رهاش نمی کنم، اما اگه این ها حاضر به سرمایه گزاری نباشن، باید به وقت دیگه ای بندازمش و شاید حتی با سرمایه ای اندک و شخصی بسازمش.

سپاسگزارم که وقت گذاشتین و خوندین و نظرتون رو نوشتین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد