فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

شهرهای ناپیدا

 یک شهر بزرگ همواره این جذابیت دوگانه را دارد که از ورای آنچه که شده، می توان با دلتنگی به آنچه که قبلا بوده دوباره فکر کرد. (صص ۵۰ و ۵۱)


* فکر کردم:«در زندگی ما زمانی فرا می رسد که بین آدم هایی که آنها را شناخته ایم، شمار مردگان بیشتر از زنده ها می شود و ذهن از پذیرفتن قیافه ها و حالت های نو خودداری می کند: بر تمام چهره های جدیدی که با آنها رو به رو می شود، همان قیافه های قدیم را حک می کند و برای هریک نقابی پیدا می کند که بیشتر به آن می خورد.» (ص۱۲۵)


* خان گفت: «اگر واپسین لنگرگاه، شهری جهنمی است که ما را در گردابی همواره سریع تر و قوی تر به دل خود می کشاند، پس همه چیز بی فایده است.»

  پولو خاتمه داد:« جهنم آدم ها مربوط به آینده ی آنها نیست. اگر جهنمی در کار باشد، همین است که در مقابل ماست، جهنمی که هر روز در آن زندگی می کنیم و با کنار هم بودن، آن را تشکیل می دهیم. برای رنج نبردن از این وضع، دو راه حل وجود دارد. راه اول برای بسیاری از آدم ها آسان است: جهنم را قبول می کنند، جزیی از آن می شوند و دیگر آن را نمی بینند. دومی راهی است پر خطر که نیازمند توجه، شناخت و استمرار است: جستجو و توانایی تشخیص اینکه چه کسی و چه چیزی، در میان جهنم، جهنمی نیست و اینکه آن را تداوم بخشید و برای آن جای باز کرد.» (ص۲۰۶)


مشخصات کتاب:

شهرهای ناپیدا، ایتالو کالوینو، ترجمه ی بهمن رئیسی، کتاب خورشید، چاپ دوم: خرداد۱۳۹۲.

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا یکشنبه 3 مرداد 1395 ساعت 14:53 http://oinion.blogsky.com

کالوینوی نابغه...
قلمش عاااالیه
اگر در شبی از شب های زمستان مسافری...
این کتاب شاخه ای نو در ادبیات داستانیست اسماعیل جان حتمن حتمن بخونش

درود آقا محمدرضا.
خوشحالم که شما هم دوست دارین قلم این نویسنده رو.
کتاب نامبرده رو خوندم؛ کاملا باهاتون موافقم. کتاب جالب و در ادبیات داستانی شاخص هست.
همون طور که شما اشاره کردین، اتفاقا آقای تقوایی هم خیلی روی این کتاب (اگر شبی از ..) تاکید داشت که باید خونده بشه.
سپاس که هستین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد