فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

به ساعت هفت عصر


می خواهم خواب اقاقیاها را بمیرم
خیال گونه 
در نسیمی کوتاه 
که به تردید می گذرد 
خواب اقاقیاها را بمیرم.
 
می خواهم نفس سنگین اطلسی ها را پرواز گیرم.
در باغچه های تابستان
خیس و گرم 
به نخستین ساعات عصر 
نفس اطلسی ها را پرواز گیرم.

حتا اگر
زنبقِ کبود کارد
بر سینه ام گل دهد-
می خواهم خواب اقاقیاها را بمیرم

در آخرین فرصت گل،

و عبور سنگین اطلسی ها باشم 
بر تالار ارسی
به ساعت هفت عصر.

 

"احمد شاملو"

از «ابراهیم در آتش»


پ.ن:

تصویر، یک نقاشی ژاپنی ست.

نظرات 5 + ارسال نظر

بسیار زیبا بود

سپاس محدثه خانم،
خوشحالم که دوست داشتین.

shahin پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 05:17 http://www.instagram.com/shahin2sib/

زیبا بود

درود!
خوشحالم که دوست داشتید.
سپاس از حضورتون.

حامد دوشنبه 7 تیر 1395 ساعت 15:36 http://mrx.blogfa.com

سلام
برای درک منظور نویسنده و شاعر آدم باید با بیانشان انس بگیره والا توفیق آدم در فهم منظور اندک خواهد بود.
راستش نیاز به کمک دارم در درک این شعر

درود حامد جان...
دل بده به شعر و احساس ت رو باهاش همراه کن؛ همین!
سپاس که همیشه هستی و می خونی.

جلبک خاتون یکشنبه 6 تیر 1395 ساعت 14:23 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

شعریه که همه فصل ها وروزها میشه خوند اینو :)

به نظرم همین طوره؛ بی زمان هست این شعر.
سپاس که وقت می دارین و می خونین.

ابانا جمعه 4 تیر 1395 ساعت 17:38 http://abanac.mihanblog.com

سپاس از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد