فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

پنجره


ای کاش درختی باشم

تا همه تنهایان

از من پنجره ای کنند

و تماشا کنند در من

 کاهش دلتنگی شان را...


"سلمان هراتی"

نظرات 4 + ارسال نظر
سین دال پنج‌شنبه 31 خرداد 1397 ساعت 13:44 http://darbareieneveshtan.mihanblog.com/

ولی اگر من جای درخت بودم ترجیح میدادم ساز شوم
پنجره تنهایی را پر نمیکند

نگاه جالبه این؛ ساز، همدم خوبیه به وقت تنهایی.


غروب 
در اجتماع درختان
هنگامی که درختی سخن می گفت
بسیار به آن می بالید
که کمانچه، فرزند اوست

"شیرکو بیکس"

من پنجره ها رو دوست دارم؛ دلتنگی اما بیشتر وقت ها مثل درد بی درمونه!

خیلی ممنونم که خوندین.

لبخند ماه سه‌شنبه 29 خرداد 1397 ساعت 12:26 http://Www.niloofaraaneh.blogsky.com

سپاس از حضورپر مهرتون!

بهامین یکشنبه 27 خرداد 1397 ساعت 21:47 http://notbookman.blogsky.com

یاد این متن افتادم با خوندن این پست

تنهایی را بلندترین شاخه درخت بهتر میفهمد..
انگار هرچه بزرگتر میشویم تنهاتریم...
به راستی خدا از تنهایی بزرگ است یا از بزرگی تنهاست

ممنون بابت این متن.
ترکیب درخت و تنهایی...
سپاس از حضورتون.

Baran یکشنبه 27 خرداد 1397 ساعت 20:41 http://haftaflakblue.blogsky.com/

بسیار عالی ؛درود و سپاس

خیلی ممنونمم.
خوشحالم که پسندیدین.
سپاس که خوندین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد