فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

فلسفه های لاجوردی

یادداشت های من...

به چه هوایی!


صبح

روی سرازیری فراغت یک عید

داد زدم:

بَه! چه هوایی


در ریه هایم وضوح بال تمام پرنده های جهان بود


"سهراب سپهری"


 تویسرکان هستیم، منزل لیلا. چند سالی می شود که این جا نیامده ام، چرا که خانه شان از این جا رفته بود.

 هوای خوش و دلپذیری دارد این شهر؛ درخت های گردکان آن را در بر گرفته اند و کوه های برفی، دورنمای قشنگی بهش داده اند. روستاهای خوش آب و هوا و نزدیک مانند "آرتیمان" کم ندارد، یکی از یکی قشنگ تر-آرتیمان زادگاه "میر رضی الدین آرتیمانی"، از شعرای دوره ی صفویه است و آرامگاهش بر بلندای تویسرکان است.

  این جا، از خانه که بیرون بزنی، پای کوه هستی! مثل تهران نیست که تا تجریش و از آن جا تا دربند یا درکه بکوبی تا به کوه برسی، آن هم کوه ها و طبیعت دستمالی شده؛ این جا کوه ها بکر مانده اند، هوا پاک است و درخت ها شهر را پر از اکسیژن کرده اند.